0 0
Read Time:6 Minute, 49 Second

چرا عقب مانده ایم

دکتر علی محمد ایزدی

هر جامعه ای لیاقت حکومتی را دارد که بر او حاکم است.

اخیرا این کتاب را در نوروز ۱۴۰۲ مطالعه و تمام کرده ام. این کتاب بیشتر حول محور جامعه شناسی و روانشناسی ایرانی ها می‌چرخد. در فصل اول کتاب به دلایل عقب ماندگی از نظر مردمِ ایران میپردازد.

چرا عقب مانده ایم دکتر علی محمد ایزدی

از نظر مردم ایران دلایل عقب افتادگی ما ایرانی ها از دوره ی شاهان تا به امروز که در دوره ی بعد از انقلابیم، عواملی مثلِ

یک- استعمارگران

دوسیستم سلطنتی

سهحاکمیت هزار فامیل

چهارمنابع نفتی

پنجموقعیت سوق الجیشی کشور 

ششبی سوادی مردم

هفتدین اسلام 

هشتشخصیت اخلاقی ما ایرانیان هست.

در فصل دوم به نظریات خارجیان درباره ی ما ایرانیان میپردازد. وقتی این صفحات را میخوانی با حیرت به یکسری نقاط مشترک میان تمامی این نویسندگان پی میبری که برای توصیف ایرانیان به کار برده اند، بسیاری از این نویسندگان و سیاحان خارجی همچون هرودت، گزنفون، جیمز موریه، شاردن، الکسی سولتیکوفوبه این نکات اشاره کرده اند؛

ایرانیان از نظر آنها این چنین هستند: خودستا، مکار، متکبر، بی رحم، اهل خدعه و نیرنگ، مستبد، مهربان و فروتن دربرابر قوی تر و فرادست تر از خود، زورگو و بی رحم در برابر فرودست تر و ضعیفتر از خود!

از نظر این نویسندگان ایرانیها اهل عیش و نوش، مخفی کاری و پنهان کاری، تقلب، متملق، دغل باز در معامله، بسیاردروغگو، توطئه، حقه باز، حریص، عاشق آشوب و اغتشاش و درهم برهمی و اهل لُغُز و لیچارد میباشند.

سید محمدعلی جمالزاده در کتاب خلقیات ما ایرانیان این چنین مینویسد:

هرچه بیشتر با این مردم می‌جوشم و با آن‌ها نشست و برخاست می‌کنم کمتر اخلاقشان به دستم می‌آید و کمتر از کار و بارشان سر در می‌آورم. حرف‌هایشان هم همه سست است و سر به طاقی و ادعاهایشان جمله بی‌اساس است و پا درهوا. مردم دنیا اگر دروغی بگویند برای مقصود و منفعتی است ولی این‌ها محض رضای خدا دروغ می‌گویند. مردمانلاابالی بی‌بند و باری هستند که از بس گَهی پشت بر زین و گهی زین به پشت داشته‌اند لاقید بار آمده‌اند و بسیاری ازقیود که در عرف مردم دنیا به شرایط آدمیت و انسانیت معروف است پابست نیستند چنانکه مثلاً اگر نمک کسی را بخورند فرضاً هم که نمکدان را نشکنند لااقل به اسم «کش رفتن» به جیب خواهند زد. با همه قیافه جدی که به خود می‌دهند هیچکار دنیا را به جد نمی‌گیرند مگر در سه مورد مخصوص یکی شکم یکی کیسه و یکی تنبان.

وقتی پای این سه چیز به میان آید یوسف را به کلافی و خدا را به خرمایی می‌فروشند. چطور می‌خواهی دلم به حال اینمردم کچلک باز و دوز و کلکی مزاج نسوزد که برای حل و فصل معضلات امور و مشکلات دنیا تنها به سه طریقه معتقدندکه عبارت است از «سر هم بندی» و «سیاست عالیه ماست‌مالی» و «روش مرضیه ساخت و پاخت». این هر سه ازمبتکرات فکر بدیع و از کشفیات قریحه سرشار خودشان است و در این میدان الحق که گوی سبقت را از جهان و جهانیانربوده‌اند. بالخصوص در فن «ماست‌مالی» مهارت عجیبی پیدا کرده‌اند و بالنتیجه مصرف ماست چنان بالا رفته استکه اگر همه آب دریا ماست شود باز کفاف احتیاجات را نخواهد داد.

فرمول دیگری هم دارند که معجون افلاطون و دوای هر دردی است و عبارت است از دستور مجرب و مطاع «خودش درستمی‌شود» که اعجاز می‌کند.

اما آن قدر ها که شخصیت والدینی و یا کودکی و یا والدینیکودکی بر سرنوشت کشور اثر میگذارد آن هفت عامل ابتدایبحث، نگذاشته اند و به طور مفصل توضیح میدهد که شاهان ایران همگی شخصیت والدینی را در خود داشته و اصلااین شخصیت چیست و از کجا آمده و مردم ایران هم شخصیت کودکی را در برابر آنها به خود گرفته و به طور کلشخصیت اخلاقی ما ایرانیان که مورد هشتم و مهم ترین مورد و عامل تقریبا اصلی این جریانات و عقب افتادگی هاهست که واقعا جای فکر و بحث و پیدا کردن یک راه حل برای تربیت درست مردم را دارد؛

در بخش هایی از کتاب میخوانیم :

ایرانی مایل است رهبرش، رئیسش، سرپرستش و هرکسی که بالای سر اوست حتما شخصیت والدینی بسیار قوی داشتهباشد. او را دعوا کند، تحکم کند و عندالاقتضاء کتک بزند؛ ولی در عین حال، درست مانند یک پدر نیز محبت نماید، پولبدهد و ناز و نوازشی داشته باشد. از چنین شخصیتی لذت میبرد؛ خوشش می آید و در کنارش احساس آرامش میکند ومی گوید: “بنازم! جوهر دارد , عُرضه و لیاقت دارد.”

ایرانی کسی را که از موضع شخصیت والدینی به او تحکم کند و با ضرب شستی ثابت کند که بلوف نیست، بیشتر ارجمیگذارد و بیشتر اطاعت میکند تا کسی که از موضع شخصیت بالغی بخواهد صرفا با احترام متقابل با او رفتار کند ونرم سخن بگوید: نه تشری یا نهیبی بزند و نه نوازشی یا مرحمتی نماید؛ خودش کار کند و از او هم توقع کار داشتهباشد. نه، هیچگاه چنین شخصی مورد پسند ایرانی نیست.

و در بخشی دیگر نوشته :

اوضاع ایرانبعد انقلاببرای بعضی ها تعجب آور بوده است؛ برای آنها که خیال میکردند تمام گرفتاری های مردمناشی از سیستم سلطنت یا وجود شاه و یا استعمار امریکاست و توقع داشتند که با برچیده شدن بساط آنها همه چیزدرست شود. اکنون با شناخت خلقیاتمان خوب میتوانیم موضوع را تحلیل کنیم و پاسخ خود را که چرا اوضاع مملکتدرست نشده و حتی از بسیاری جهات خراب تر هم شده است، به دست آوریم. این شناخت به ما کمک میکند که گناه را همبه گردن شخص یا اشخاص مخصوصی نیندازیم، از دست کسی ننالیم و قبول کنیم که: از ماست که بر ماست

در این کتاب، نویسنده از زاویه‌ی روانشناسی با نگاهی نو و جالب توجه، خلقیات ما ایرانیان را که در طول دورانتاریخی حاصل شده، به کمک نظریه‌ای روانشناسی موسوم به رفتار متقابل منسوب به پروفسور اریک برن، به زبان سادهو با ذکر مثالهای بسیار فروان بررسی می‌کند و علت اصلی عقب‌ماندگی اجتماعی و فرهنگی ایران را دروغگویی و به تبعآن، نداشتن شخصیت بالغ سالم (از سه نوع شخصیت والد، بالغ و کودک در نظریه‌ی روانشناسی اریک برن) در تقریباًهمه‌ی افراد جامعه می‌داند. ایراد اساسی کتاب آن است که در بعضی مباحث،‌ بیش از اندازه مثال و تکرار جمله وموضوع دیده می‌شود و باعث اُفت سرعت رَوَند موضوعی کتاب شده است. همچنین در برخی موارد جمله‌نویسی‌ها ازلحاظ ادبیات فارسی دارای اشکال است. در هر حال، این کتاب برای خواندن توصیه می‌شود.

در کتاب مفهومی جدیدی را علاوه بر آن سه مفهوم شخصیتی اریک برن مطرح میکند و معتقداست که این «شخصیت رفاقتی» فقط مختص ایرانیان است و بس!

نویسنده ی کتاب معتقد است که یک ایرانی اگر با هر کسی روبرو شود که رفیقش نیست، یا حتما او را باید بالاتراز خودببیند و یا پایینتر و این بالا و پایین بودن با سرعت و به سادگی تغییر محل میدهد. مثلا معلم باسواد و منضبط را بالاتراز خود می داند ولی به مجردی که اشتباه کوچکی در درسهایش کرد از اوج اعلی می افتد و او را پایینتر از خود می داند. همچنین است نسبت به هر مرد سیاسی یا خدمتگزار دیگری.

ایرانی از خدا کمتر از حضرت عباس حساب می برد. یک ایرانی اگر با هر کسی روبرو شود که رفیقش نیست، یا حتما اورا باید بالاتر از خود ببیند (شخصیت کودکی)و یا پایین تر (شخصیت والدینی). ایرانی مایل است رهبرش حتما شخصیت والدینی بسیار قوی داشته باشد. بحث در این است که اگر این شخصیت‌ها بدون حضور شخصیت بالغی که ارزیاب و کنترل کننده تمام بدی ها و خوبی هاست بر وجود فرد مسلط شوند او را به طرف نهایت ها می برند که تعدیل و تعادل در کارشان نیست.

به امید روزی که شخصیت بالغ در ما شکل بگیرید و هر کدام از ما یکی ایرانیِ متعالی و متکاملی شویم و قادر باشیم توازن میان این سه شخصیت (والد، کودک، بالغ) را رعایت کنیم و پذیرای یک حکومت لایق و شایسته گردیم. قطعا پله ی اول برای این موضوع شناسایی رذایل اخلاقی خودمان است که مهمترین آن «دروغگویی» ست که بنا بر ادعای نویسنده امری نهادینه شده از دوران کودکی در ماست، باید در اصلاح  آن تلاش فراوان کنیم.

About Post Author

مهدی عزیزی

مهدی عزیزی هستم. همسری مهربان، پدری فداکاری و کارآفرینی دلسوز
Happy
Happy
0 %
Sad
Sad
0 %
Excited
Excited
0 %
Sleepy
Sleepy
0 %
Angry
Angry
0 %
Surprise
Surprise
0 %
مهدی عزیزی
ma.azizi@yahoo.com
مهدی عزیزی هستم. همسری مهربان، پدری فداکاری و کارآفرینی دلسوز

Average Rating

5 Star
0%
4 Star
0%
3 Star
0%
2 Star
0%
1 Star
0%

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *