0
1
Read Time:1 Minute, 25 Second
پنجشنبه هجدهم اسفند ۱۴۰۱
امروز کمی دیرتر از خانه بیرون زدم؛ اگزوز ماشینم از جا کنده شده بود و مجبور شدم با ماشین معصوم به محل کارم بروم. همیشه حال و هوای روزهای پایانی سال و اسفندماه رو دوست داشتم. این جنب و جوش و فضای آکنده به عطربهاری بهم شوق تازگی و طراوت میدهد و به اشتیاقم می‌آورد.
امروز نم نم باران و خاک خیس خورده ی روبروی سوله فضای بی نظیری را رقم زده بود. بلافاصله بعد از رسیدن به دفترم، واریزی ها را انجام دادم و کمی با تیم فروشم صحبت کردم. این روزها معمولا مشکل اتصال به اینترنت داریم. امروز با نصب وی پی ان تلاش کردم برخی مشکلات آنها را حل کنم.
کمتر از سه چهار روز کاری تا پایان سال ۱۴۰۱ باقی مانده به جز ۲۰۰ میلیون تومان حقوقی که باید پرداخت کنم، ۲۰۰میلیون تومان هم برای چک های همین ماه کم دارم. اما خودم پر از انرژی هستم و کلی امیدوار به آینده؛ البته آینده ای نه چندان نزدیک.
من به پارادوکس استادک دیل خیلی اعتقاد دارم. پذیرش شرایط سخت و پیچیده ی کنونی جامعه ی ما و واقعیت تلخ امروز کشورمون، اما در عین حال امیدواری به آینده ای که زمانش مشخص نیست اما قطعا اتفاق می افتد و این بحران را پشت سر میگذاریم.
من به اقدامکها و تلاشهای دم دستی و امیدِ دور دست اعتقاد دارم.
این روزها در حال مطالعه کتاب قصه پرداز کسب و کارت باش از نشر برایند هستم، کتاب خیلی خوبی هست. ترجمه ی روانی دارد برای کسانی که علاقمند به استوری تلینگ و داستان سرایی در کسب و کار هستند بسیار مناسب است.
FullSizeRender
Happy
0 %
Sad
0 %
Excited
0 %
Sleepy
0 %
Angry
0 %
Surprise
0 %
